داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت

ساخت وبلاگ
نرگس آتش پرستی داشت شبنم می فروخت

با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت

 


زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر

داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت

 


زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر

مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می فروخت

 


در تمام سالهای رفته بر ما روزگار

شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت

 


من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها

گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت

 


فاضل نظری

 

ثانيه هاي بي قراري...
ما را در سایت ثانيه هاي بي قراري دنبال می کنید

برچسب : _,_liaadiazz,_crt_secure_no_warnings,_ emoticon,__dirname,__init__ python,__name__ python,__dopostback,__file__,_blank, نویسنده : saniyehayebigararia بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 19:32